کجایی ای مطرب ...

ساخت وبلاگ
بعد از مدت‌ها دوباره می‌خواهم بنویسم. اما اینجا، در بلاگفا، احساس یک جای دنج و گنگ را ندارم. انگار سر ِگذر است. نمی‌دانم. شاید خیلی هم ربطی به بلاگفا نداشته باشد. 

پ ن:
و لپ‌تاپ پیوسته می‌خواند ... سرم خاک کف پای حسین(ع) است ..

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مصطفی  | 
کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : الله,الرحمن,الرحیم, نویسنده : haoun بازدید : 61 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

دیشب، وقت ِخواب به روز بعد فکر می‌کردم. با دقت و حساسیت. به ریز ِاتفاقاتی که می‌توانست رخ دهد. ناخودآگاه اما ذهنم مرا برد به این سمت که فردا اگر بیدار نشدم چه؟ اگر قرار بر این باشد که بیدار نشوم؟ ... خسران‌زده‌تر از من چه کسی خواهد بود .. ترسی بر جانم مستولی گشت. اضطراب صفت غالب بود. انگار در لحظه، از دنیایی به دنیای دیگر گذر کرده بودم. به ناگاه همه چیز برایم رنگ باخته بود. پوچ و بی ارزش. دیگر نمی‌خواستم به فردا فکر کنم. آن را کاری، بیهوده می‌دیدم. متمرکز شده بودم بر خودم. بر دنیایی که خودم ساخته بودم. هرچه بیشتر می‌کاویدم کمتر نقطه ای برای چنگ‌زدن می‌یافتم. چقدر کوچک بودم. و ناقص .. و ضعیف . کجایی ای مطرب ......ادامه مطلب
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haoun بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

بسم اللّه الرحمن الرحيم
و العصر .. ان الانسان لفى خسر .. الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
--------------------------
هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ مجاز نمی باشد.
--------------------------
لینک به مطالب بلامانع است.


کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haoun بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

می‌دانی، سخت‌ترین و غیر قابل تحمل‌ترین اوقات برایم آن لحظاتی است که پرنده‌ی خیالم محبوس شده باشد، خواه در زندان عقل، خواه در قفس نا امیدی ..

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مصطفی  | 
کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haoun بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

بسم اللّه الرحمن الرحيم
و العصر .. ان الانسان لفى خسر .. الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
--------------------------
هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ مجاز نمی باشد.
--------------------------
لینک به مطالب بلامانع است.


کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haoun بازدید : 34 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

دیشب .. دیشب در دعا، دیدم تا بحال هیچ‌گاه، آن طور که باید به فرازهای ابتدایی توجه نکرده‌ام ..

پ ن:

به اختیار که از اختیار بیرون است  .. 

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مصطفی  | 
کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : برحمتک,التی,وسعت, نویسنده : haoun بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

در صفین قیافه‌های شناخته شده و پلیدِ بنی امیه هستند که با علی می‌جنگند و در نهروان قیافه‌های ناشناخته مقدس ماب مؤمن. اما در جمل‬ ‫کیست؟ عایشه ام المؤمنین است و طلحه الخیر و زبیر نواده عبدالمطلب، یعنی بزرگترین شخصیت‌های اسلامی. این مبارزه غیرِ قابل تحمل است، تکان دهنده است، حتی برای پیروِ علی که همراهِ او به جنگ آمده است. یکی از سربازان علی به عنوان اعتراض به‬ ‫او می گوید که اگر تو نصیحت کردی و آنها را به صلح دعوت نمودی و زیر بار نرفتند چه کار می کنی؟ علی در اینجا جمله‌ای دارد که طه حسین می‌گوید: در زبان بشر از وقتی که سخن گفتن پدید آمده است، جمله‌ای به این عظمت به وجود نیامده‬ ‫است، و آن جمله کجایی ای مطرب ......ادامه مطلب
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haoun بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

دلم گرفته. همین.

پ ن1:

الرحم فی هذه الدنیا غربتی ..

پ ن2:

و انقلنی الی درجه التوبه الیک  ... و اعنی بالبکاء علی نفسی ...

پ ن3:

مهرماه، مدرسه ها که شروع می شد، دیگر دست خطم مثل سه ماه قبلترش نبود. حالا داستان این شش هفت ماه، داستان همان سه ماه است ...

+ نوشته شده در  ساعت   توسط مصطفی  | 
کجایی ای مطرب ......
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : الرحم,الدنیا,غربتی, نویسنده : haoun بازدید : 39 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

عصر، وقت برگشت، عجله داشتم. جایی از مسیر، جلوی ماشینم، خودرویی که بین دو خط حرکت می‌کرد، اجازه نمی‌داد رد شوم. با چند بوق متوجه‌اش کردم و هر طور بود از کنارش گذشتم. حدود ده دقیقه بعد، سر چهار راهی، وقتی چراغ سبز شد و داشتم می‌پیچیدم، ناگهان خودرویی دستی کشید، طوری که حس کردم الان است واژگون شود، نزدیک صد و پنجاه - شصت درجه چرخید و بعد به گونه‌ای که مسیرم را کاملا مسدود کند ایستاد. دیدم همانی است که در بزرگراه بین دو خط حرکت می‌کرد. انگار همه آن مسیر را دنبالم آمد بود  اما آنقدر سریع رفته بودم که تا آنجا بهم نرسیده بود. بلوار را بسته بود. چند خودرو ایستادند تا اگر دعوا شد پیاده شوند. من اما آر کجایی ای مطرب ......ادامه مطلب
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : روزها, نویسنده : haoun بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16

مرده است یا زنده؟ نمی‌انم. اما صدایش نمی‌ید. از تب و تابش خبری نیست. از آشوب‌ایش. از گرد و خاک‌ایش. از کز کردن‌هایش. از بغض کردن‌هایش. شاید دارد نفس‌های آخرش را می کشد. شاید تمام کرده. نمی‌دانم. کاش مرگ اینقدر بی‌صدا نبود. اینقدر آرام و بی‌نشانه نبود. تا آدمی متوجه شود ... که کسی رفت. چیزی رفت. جایی خالی شد. و چه بد که نیست ... صدایش نمی‌آید. از تب و تابش خبری نیست. از آشوب‌هایش. از گرد و خاک‌هایش. از کز کردن‌هایش. از بغض کردن‌هایش ... پ ن: دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب .. بنال هان که از این پرده کار ما به نواست ... + نوشته شده در  ساعت   توسط مصطفی  |  کجایی ای مطرب ......ادامه مطلب
ما را در سایت کجایی ای مطرب ... دنبال می کنید

برچسب : کجایی,مطرب, نویسنده : haoun بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 2:16